آینده پرتنش جمهوری اسلامی

سیاست؛ ابزاری برای کاهش شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی

سیاست در هر کشوری باید دو هدف اصلی را دنبال کند: حداکثرسازی رفاه عمومی و حداقل‌سازی خشونت و درگیری‌های اجتماعی. اگر این دو هدف در میان‌مدت و بلندمدت محقق نشوند، شکاف‌های موجود در جامعه عمیق‌تر خواهند شد و در نهایت، این شکاف‌ها با خشونت پر می‌شوند. این مسئله برای ایران نیز صدق می‌کند، جایی که شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی طی دهه‌های گذشته به حد بحرانی رسیده است.


شکاف‌های اصلی جامعه ایران

شکاف اول: بحران معیشت

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ایران، بحران معیشتی است که در دهه ۹۰ به اوج خود رسید. آمارها نشان می‌دهند که طبقه متوسط ایران که در ابتدای این دهه حدود ۶۰ درصد از جامعه را تشکیل می‌داد، اکنون به ۳۴ درصد کاهش یافته است. در مقابل، تعداد فقرا به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش یافته و ۴ برابر شده است.

فقیر جدید چیست؟
این بحران باعث شکل‌گیری پدیده‌ای به نام فقیر جدید شده است. فقیر جدید به افرادی اطلاق می‌شود که پیش‌تر عضو طبقه متوسط بوده‌اند، اما به دلیل شرایط اقتصادی دشوار، به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند. برخلاف فقیران سنتی که وضعیت خود را پذیرفته‌اند، فقیران جدید سرشار از خشم و سرخوردگی هستند و سیاست را عامل اصلی فقر خود می‌دانند.

پیامدها:
افزایش تعداد فقیران جدید، جامعه را به سمت خشونت و اعتراضات گسترده سوق می‌دهد. این افراد که چیزی برای از دست دادن ندارند، به‌جای مشارکت در فرآیندهای سیاسی، به اعتراضات خیابانی روی می‌آورند.


شکاف دوم: فاصله بین‌نسلی

نسل متولدین دهه‌های ۷۰ و ۸۰ که اکنون بخش بزرگی از جامعه را تشکیل می‌دهند، با مشکلات بزرگی روبرو هستند. این نسل در زمانی وارد بازار کار شد که اقتصاد ایران در بدترین شرایط خود قرار داشت.

مشکلات این نسل:

  • بیکاری گسترده
  • تورم بی‌سابقه
  • عدم توانایی برای خرید خانه یا تشکیل خانواده

این نسل که به دلیل وضعیت اقتصادی خود، به سیاست بی‌اعتماد شده است، در مشارکت‌های سیاسی به‌ویژه انتخابات، حضور بسیار کمی دارد.

پیش‌بینی:
در آینده، مشارکت این نسل در انتخابات به ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش خواهد یافت. این کاهش مشارکت، تهدیدی جدی برای مشروعیت نظام سیاسی به شمار می‌رود.


شکاف سوم: تبعیض جنسیتی

یکی دیگر از مشکلات جدی در ایران، مسئله حقوق نابرابر زنان است. مشارکت زنان در بازار کار ایران، در میان کشورهای خاورمیانه یکی از پایین‌ترین نرخ‌ها را دارد و تنها با کشورهایی همچون عراق قابل مقایسه است.

آمار و مقایسه:

  • در کشورهایی مانند عربستان، اندونزی و بنگلادش، مشارکت زنان در بازار کار چند برابر ایران است.
  • این نابرابری‌ها، همراه با اعمال محدودیت‌های اجتماعی همچون گشت ارشاد، باعث افزایش شکاف جنسیتی و بی‌اعتمادی زنان به سیاست شده است.

پیامدها:
این شرایط منجر به تضعیف جایگاه زنان در جامعه شده و به‌شدت بر افزایش شکاف‌های اجتماعی دامن زده است.


چرخه فساد و رانت در اقتصاد ایران

در کنار شکاف‌های اجتماعی، یکی از معضلات جدی در ایران، چرخه فساد و رانت است. این چرخه، از طریق ائتلاف میان ثروتمندان و مدیران دولتی شکل گرفته و با ابزارهایی همچون ارز ترجیحی، انرژی ارزان، وام‌های یارانه‌ای و قیمت‌گذاری‌های دستوری، منافع خاصی را برای گروه‌های محدودی تأمین می‌کند.

نتایج این چرخه:

  • پایداری فساد: مدیران فاسد در سمت‌های خود باقی می‌مانند و با حمایت ثروتمندان و لابی‌های قوی، تلاش می‌کنند منافع خود را حفظ کنند.
  • هدررفت منابع: این سیاست‌ها به نابودی منابع اقتصادی کشور و تشدید شکاف‌های معیشتی منجر شده‌اند.

راه‌حل‌ها: بازگشت سیاست به مسیر اصلی

ایران برای خروج از این بحران‌ها به اصلاحات اساسی نیاز دارد. این اصلاحات باید به‌صورت تدریجی و گام‌به‌گام انجام شود و به کاهش شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی کمک کند.

نقش کنشگران مرزی

یکی از مفاهیم کلیدی در این مسیر، کنشگری مرزی است. کنشگران مرزی، افرادی هستند که به‌عنوان پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت عمل می‌کنند و مانع از قطع کامل ارتباط میان این دو می‌شوند.

اقدامات پیشنهادی:

  1. اصلاح ساختارهای اقتصادی: حذف رانت‌های اقتصادی و جلوگیری از فساد در سیستم دولتی.
  2. افزایش مشارکت زنان: فراهم کردن فرصت‌های برابر برای زنان و حذف موانع تبعیض‌آمیز.
  3. ایجاد امید برای نسل جدید: طراحی برنامه‌های شفاف و چشم‌انداز روشن برای آینده.
  4. کاهش شکاف‌های معیشتی: حمایت از طبقات کم‌درآمد از طریق سیاست‌های هدفمند و شفاف.

نتیجه‌گیری

ایران در آستانه یکی از حساس‌ترین دوره‌های تاریخی خود قرار دارد. اگر سیاست نتواند کارکرد اصلی خود را باز یابد، شکاف‌های موجود با خشونت پر خواهند شد. آینده‌ای پر از خونریزی و آشوب، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود، مگر اینکه اصلاحات اساسی و سریع در دستور کار قرار گیرد.

پایداری و ثبات ایران در گرو بازگشت سیاست به کارکرد واقعی خود، یعنی ایجاد رفاه عمومی و کاهش خشونت است. این مسیر اگرچه دشوار است، اما تنها راه برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر برای ایران خواهد بود.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید