اقتصاد اسلامی داریم یا نداریم؟


 مناظره دکتر غنی نژاد و پروفسور درخشان که در زمان خود بسیار مورد توجه قرار گرفت، تقابل دو دیدگاه علمی یا ایدئولوژیک به اقتصاد بود و اوج این مناظره زمانی بود که در مورد اقتصاد اسلامی صحبت شد.

اما اقتصاد اسلامی اصلا به چه معناست؟

نظر برخی فقها در مورد علوم اسلامی بحران

آیت‌الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه، معتقد است که «دانشجو باید زوایای دید اسلامی را نسبت به رشته خود بداند.» اما این به معنای اسلامی کردن تمام علوم نیست.
به گفته آملی لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، «تز بی‌طرفی علم» نظریه‌ای مربوط به ۲۰۰ سال پیش است و این‌که بگوییم ریاضی ریاضی است و ما علم دینی نداریم، استدلال سخیفی است.
اما برخی دیگر از فقها، مانند آیت‌الله جوادی آملی، بر این باورند که «اقتصاد علمی نیست که آسمانی باشد و قرآن به ما یاد بدهد.» آن‌ها تأکید دارند اصول اقتصادی باید بر مبنای عقل و تجربه بشری شکل گیرد.


تاریخچه تلاش‌ها برای اسلامی کردن علوم

داستان معاصر اسلامی کردن علوم، به سال ۱۳۵۹ و تأسیس فرهنگستان علوم اسلامی توسط منیرالدین حسینی بازمی‌گردد تا مقدمات اسلامی کردن همه علوم، از اقتصاد گرفته تا حتی فیزیک و شیمی، انجام شود. امروز آیت‌الله سید محمد مهدی میرباقری ریاست فرهنگستان علوم اسلامی قم را به عهده دارد.


اقتصاد اسلامی؛ تقابل دو دیدگاه

دیدگاه ایدئولوژیک

اقتصاد اسلامی در ظاهر مفهومی است که هم‌زمان به اسلام و علم اقتصاد مربوط می‌شود.
پروفسور درخشان درباره معنی اقتصاد اسلامی این‌گونه توضیح می‌دهد:
«اقتصاد اسلامی به اسلام منصوب می‌شود و من اسلام‌شناس نیستم، پس باید مستندات من فرمایشات حضرت امام و مقام رهبری باشد. من از آن‌ها هزینه نمی‌کنم، بلکه روش علمی این‌گونه اقتضا می‌کند.»

به عبارت دیگر، ایشان اقتصاد اسلامی را نظر فقیه در رابطه با اقتصاد می‌داند و تاکید می‌کند که:
«حضرت آقا چه فرمودند؟ فرمودند اقتصاد مقاومتی. ما باید دنبال این برویم. اقتصاد اسلامی بنا‌بر فرمایش امام، اقتصاد غیر سرمایه‌داری‌ست. اقتصاد غیر مارکسیستی‌ست. چون ایشان بیان کردند.»


دیدگاه عقلایی

آیت‌الله علوی بروجردی از مراجع تقلید، در مصاحبه با اکوایران، اقتصاد اسلامی را این‌گونه تعریف می‌کند:
«اقتصاد در اسلام، از امور عقلایی‌ست، یعنی عقلا چگونه عمل می‌کنند. ما این سیره عقلایی یعنی روش عقلا را با کلیاتی که شرع به عنوان موازین در اختیار ما گذاشته بررسی می‌کنیم.»

ایشان با اشاره به این‌که کل احکام انشایی در مورد اقتصاد ۲۰ مورد و بقیه احکام ارشاد به سیره‌ی عقلا‌ست، ادامه می‌دهد:
«ما چطور می‌خواهیم یک رشته‌ی اقتصاد اسلامی درست بکنیم؟ ما چندتا روایت و آیه داریم برای اینکه اگر تورم بالا رفت، چه‌جور بخواهیم کنترلش بکنیم؟ چندتا آیه و روایت داریم که رشد اقتصادی با چه فرمولی باید درست بشود؟ چندتا داریم؟ این مکاتب اقتصادی در دنیا هست، اقتصاددان‌ها هستند. بله، ما نمی‌گوییم عینا کپی کنیم مثلا اقتصاد شیلی در زمان پینوشه را، یا اقتصاد اروپا و آمریکا را کپی کنیم و اینجا بیاوریم. نه، ما یک اقتضاعاتی در مملکت خودمان داریم که اقتصاددان‌های ما می‌توانند این نظریات را تطبیق بدهند.»


آیا پذیرش علم اقتصاد، به معنای قبول تام نظام‌های اقتصادی مدرن است؟

آیت‌الله علوی بروجردی، این سوال را این‌گونه پاسخ می‌دهد که:
«این‌که بیاییم ادعا بکنیم ما [در ردیف] اقتصاد سوسیالیستی، اقتصاد سرمایه‌داری، یک اقتصادی به نام اقتصاد اسلامی هم داریم، این درست نیست. اینجا بلافاصله به ما اشکال می‌کنند که شما پس می‌گویید سرمایه‌داری و کاپیتالیستی و آمریکا و از این‌جور حرف‌ها! ولی خب ما اقتصاد عقلایی را نگاه کنیم. آمریکا و شوروی و روسیه ندارد. اینکه عقلا در اقتصاد چه کار می‌کنند؟»

ایشان در ادامه با یک مثال این موضوع را تشریح می‌کند:
«در اسلام کوه‌ها، دره‌ها، دریاها ثروت عمومی‌ست، در حالی که در اقتصاد کاپیتالیستی این‌ها هم قابل تملک است. شما بروید در آفریقا، در قبائل، یک چیزهایی ملکیت‌دار است؛ خانه، قاشق، رختخواب و… در ملکیت خودش است، اما بیرون جنگلی که شکار می‌کند، رودخانه‌ای که ماهی می‌گیرد، از نظر آن‌ها هم ملک عام است، مال کسی نیست. این عقلایی هست … همه احکام اقتصادی ما، عقلایی است.»


مشکل مشابه اقتصاد و سیاست

آیت‌الله علوی بروجردی با انتقاد از ۴۳ سال آزمون و خطا در کشور می‌گوید:
«ما حتی در سیاست هم همینیم. سیاست هم علم است. بزرگان و علمای ما متوجه این جهت بودند. مشروطه را آخوند درست کرد. آن زمان کار آخوند یکی از حرکت‌های سیاسی فوق‌العاده است، حالا بعدا خرابش کردند کار نداریم. آخوند خراسانی، مرحوم میرزای نایینی، تصویری که از سیاست ارائه می‌کنند چیست؟ چرا ایشان نیامدند کار را به عهده بگیرند؟ چرا آخوند خراسانی نگفت قاجاریه را کنار بزنیم و کار را به دست بگیریم؟»


اداره اقتصاد به دست فقها یا اقتصاددانان؟

غنی‌نژاد این سوال مهم را مطرح می‌کند که:
«مسئلةٌ، آقای خامنه‌ای و امام خمینی مگر اقتصاددان هستند؟ چرا باید ما دیدگاه اقتصادی آن‌ها را قبول کنیم اگر اهل علم هستیم؟ ما راجع به فقه و فقاهت نمی‌توانیم حرف بزنیم. اجتهاد کنیم. خوب نخوانده‌ایم. درست هم می‌گویند. آن‌ها مگر اقتصاد خوانده‌اند؟ پس چرا در اقتصاد باید تابع اراده و فرمایشات کسانی بود که اهل تخصص نیستند؟»

آیت‌الله علوی بروجردی نیز به این نکته اشاره می‌کند که فقه نمی‌تواند علم اقتصاد را ایجاد کند؛ بلکه تنها احکام مرتبط را ارائه می‌دهد. وی بر اهمیت به رسمیت شناختن علم اقتصاد و استفاده از تخصص‌ها تاکید می‌کند و معتقد است که «امور را به دست متخصص بدهیم.»

در مقابل، پروفسور درخشان بر این باور است که:
«شما می‌فرمایید اقتصاد را به دست اقتصاددانان، بله؟ اقتصاددانانی که فریب خوردند؟!»


نظر شما چیست؟

  • آیا اقتصاد اسلامی چیزی شبیه طب اسلامی‌ست یا چیزی شبیه به فیزیک و شیمی اسلامی؟
  • آیا طب اسلامی می‌تواند چیزی مستقل از یافته‌های به‌روز پزشکی مدرن باشد یا خلاف آن عمل کند؟
  • آیا فیزیک و شیمی و ریاضی هم ممکن است روزی اسلامی شوند؟
  • در این صورت اتفاقی که به سر اقتصاد ایران آمده، برای آن‌ها نیز تکرار می‌شود؟
  • اقتصاد باید به دست اقتصاددانان اداره شود یا فقها؟

راستی! آقای پرفسور درخشان موسس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق هستند.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید