چگونه گره شمالی تا این حد فقیر شد؟
مقایسه اقتصاد دو کره در طول زمان
کره شمالی و جنوبی در سال 1945 از یک تاریخ مشترک به دو مسیر جداگانه تقسیم شدند. در آن زمان، درآمد سرانه هر دو کشور تقریباً یکسان بود و حتی تا سه دهه بعد نیز تفاوت چشمگیری نداشت. اما امروز، درآمد سرانه مردم کره جنوبی 30 برابر کره شمالی است. این تفاوت چگونه رخ داد؟
در این متن، به بررسی تصمیمات سیاسی و اقتصادی، ایدئولوژیهای تأثیرگذار و بحرانهای تاریخی کره شمالی میپردازیم که این کشور را از یک قدرت صنعتی به یکی از فقیرترین کشورهای جهان تبدیل کرده است.
کره شمالی: از صنعتیترین کشور آسیا تا قعر فلاکت
کره شمالی، کشوری که روزی از آن بهعنوان نمونهای درخشان از کمونیسم یاد میشد، اکنون در صدر فهرست بدترین مکانها برای زندگی قرار دارد. این کشور تا دهه 1970 یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد جهان بود و زیرساختهای صنعتی قویای داشت. اما چه اتفاقی افتاد که به این سقوط انجامید؟ برای درک بهتر، باید نگاهی به تاریخچه آن بیندازیم.
تأثیر استعمار ژاپن (1910-1945)
ژاپن در دوران اشغال کره شمالی، زیرساختهای صنعتی و معدنی پیشرفتهای ایجاد کرد. کارخانههای فرآوری مواد معدنی، سدهای برقآبی و ایستگاههای آبیاری برای تأمین نیازهای جنگ ژاپن ساخته شدند. این زیرساختها، در کنار منابع طبیعی غنی کره شمالی، پایههای اقتصاد این کشور را پس از استقلال تشکیل دادند.
جنگ کره: نقطه آغاز اختلاف
در سال 1950، کیم ایل سونگ با حمایت شوروی و چین به کره جنوبی حمله کرد. در حالی که ابتدا پیروزی شمال قطعی به نظر میرسید، مداخله نیروهای سازمان ملل و ایالات متحده شمال را به عقب راند. جنگ کره با امضای آتشبس در سال 1953 پایان یافت، اما خسارتهای سنگینی به کره شمالی وارد کرد. زیرساختهای صنعتی و معدنی که توسط ژاپن ساخته شده بودند، بهطور کامل نابود شدند. مواد منفجرهای که آمریکا در این جنگ استفاده کرد، از کل مواد مصرفی در جنگ جهانی دوم بیشتر بود.
ایدئولوژی جوچه: استقلال یا انزوا؟
کیم ایل سونگ، بنیانگذار کره شمالی، ایدئولوژی “جوچه” یا خوداتکایی را بهعنوان محور سیاستهای اقتصادی و سیاسی کشور معرفی کرد. این ایدئولوژی بر استقلال کامل اقتصادی و عدم وابستگی به دیگر کشورها تأکید داشت.
- سیاستهای اقتصادی:
- تمام داراییهای خصوصی و زمینهای کشاورزی ملی شدند.
- بازارها غیرقانونی شدند و دولت کنترل کامل بر اقتصاد را به دست گرفت.
- جنبش کولیما: مردم برای کار بیشتر و تولید بالاتر بسیج شدند. این جنبش که به “اسب بالدار” نیز معروف است، یکی از ابزارهای دولت برای مقابله با ناکارآمدیهای اقتصادی بود.
عصر طلایی اقتصادی کره شمالی (1950-1970)
پس از جنگ کره، کره شمالی با کمکهای اقتصادی گسترده شوروی و چین وارد دورهای از رشد اقتصادی سریع شد. شوروی و چین در بازسازی زیرساختها و تأمین غذا و انرژی نقش مهمی ایفا کردند. کره شمالی به یکی از صنعتیترین کشورهای آسیا تبدیل شد و از نظر تولید صنعتی از کره جنوبی پیشی گرفت.
بحرانهای اقتصادی دهه 70 و 80
با ورود به دهه 70، مشکلات ساختاری اقتصاد کره شمالی آشکار شد:
- اتکای بیشازحد به صنایع سنگین: تمرکز بر صنایع سنگین، کشاورزی و تولید کالاهای مصرفی را به حاشیه برد.
- وامهای خارجی: کره شمالی میلیاردها دلار از کشورهای غربی وام گرفت اما نتوانست آنها را بازپرداخت کند.
- پروژههای بلندپروازانه و ناکام: پروژههایی مانند ساخت هتل ریوگیونگ و سدهای عظیم، بهدلیل نبود منابع کافی، به شکست انجامیدند.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و آغاز بحران بزرگ
در سال 1991، با فروپاشی شوروی و توقف کمکهای اقتصادی، اقتصاد کره شمالی وارد دوران بحران شد. نبود سوخت، کود شیمیایی و مواد غذایی باعث کاهش شدید تولید کشاورزی و صنعتی شد. قحطی بزرگی بین سالهای 1994 تا 1998 جان میلیونها نفر را گرفت. قطع جنگلها برای سوخت و پرورش بز، رانش زمین و نابودی زمینهای کشاورزی را تشدید کرد.
چرا کره شمالی تغییر نمیکند؟
- ترس از اصلاحات: اصلاحات اقتصادی ممکن است به فروپاشی رژیم منجر شود، همانطور که برای شوروی اتفاق افتاد.
- وابستگی به چین: چین با ارائه غذا و سوخت از فروپاشی کامل کره شمالی جلوگیری میکند.
- ایدئولوژیهای سرکوبگرانه: رهبران کره شمالی بهشدت بر کنترل اجتماعی و تبلیغات تکیه دارند و هر گونه تغییر را خطری برای بقای خود میدانند.
منابع درآمد کره شمالی
کره شمالی برای حفظ بقای خود از دو منبع اصلی استفاده میکند:
- فعالیتهای غیرقانونی: تولید و قاچاق مواد مخدر، جعل دلار آمریکا و فروش سلاح به سازمانهای تروریستی.
- کمکهای چین: چین بهعنوان حامی اصلی، انرژی و مواد غذایی مورد نیاز کره شمالی را تأمین میکند.
نتیجهگیری: آیندهای نامعلوم
کره شمالی یکی از آخرین بازماندگان اقتصادهای کمونیستی قرن بیستم است. مردم این کشور با فقر، گرسنگی و سرکوب دستوپنجه نرم میکنند. در حالی که دنیا در حال تغییر است، رهبران کره شمالی حاضر به اصلاحات نیستند، زیرا میدانند هر تغییری میتواند پایان حکومت آنها باشد. آینده کره شمالی به اصلاحات اساسی و تغییرات ساختاری وابسته است، اما چشمانداز روشنی در کوتاهمدت برای این کشور وجود ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید