نروژ، کشوری که امروز به عنوان یکی از ثروتمندترین و خوشبختترین کشورهای جهان شناخته میشود، در ابتدای قرن بیستم کشوری فقیر با شرایط طبیعی سخت و اقتصاد وابسته به کشاورزی و ماهیگیری بود. در حالی که نروژ اکنون دارای صندوق ثروت ملی ۱.۵ تریلیون دلاری است که به ازای هر شهروند، ۲۷۰٬۰۰۰ دلار ثروت دارد، در گذشتهای نه چندان دور شرایط بسیار متفاوت بود. سؤال اصلی اینجاست: چگونه نروژ از نفت برای توسعه پایدار و رفاه عمومی استفاده کرد در حالی که کشورهایی مثل ونزوئلا و ایران دچار “نفرین نفت” شدند؟
نگاهی به گذشته نروژ؛ از فقر تا تلاش برای توسعه
۱. دوران سخت فقر و قحطی
در سال ۱۷۹۹، توماس مالتوس، اقتصاددان مشهور، از نروژ بازدید کرد و این کشور را فقیر، منزوی و کمسواد توصیف کرد.
- زمینهای کشاورزی محدود و زمستانهای طولانی باعث میشد مردم فقط به ماهیگیری و صادرات چوب متکی باشند.
- تا اوایل قرن بیستم، بسیاری از نروژیها برای یافتن زندگی بهتر، کشور را ترک کردند. تا سال ۱۹۱۵، ۷۵۰٬۰۰۰ نفر از جمعیت نروژ به آمریکا مهاجرت کردند.
۲. پایهریزی توسعه اولیه
در نیمه دوم قرن ۱۹، نروژ قدمهای اولیه را برای توسعه برداشت:
- با گسترش ناوگان تجاری جهانی، نروژ به چهارمین ناوگان دریایی بزرگ جهان تبدیل شد.
- با استفاده از انرژی برقآبی از رودخانههای کوهستانی، نروژ توانست صنعت برق را گسترش دهد و صنعتیشدن را سرعت بخشد.
- دولت نروژ با تصویب قوانین محدودکننده برای شرکتهای خارجی، مالکیت و کنترل منابع را در دست گرفت و از انحصار خارجیها جلوگیری کرد.
۳. ویرانی جنگ جهانی دوم و بازسازی اقتصاد
- در طول جنگ جهانی دوم، نروژ توسط آلمان نازی اشغال شد و اقتصاد کشور بهشدت ویران شد.
- پس از جنگ، دولت دموکراتیک نروژ از طرح مارشال آمریکا برای بازسازی استفاده کرد و سرمایهگذاری گستردهای در آموزش و رفاه اجتماعی انجام داد.
- تا سال ۱۹۷۰، نروژ به کشوری با نابرابری پایین، تورم کنترلشده و بیکاری نزدیک به صفر تبدیل شد.
کشف نفت در دریای شمال؛ آغاز یک چالش بزرگ
در سال ۱۹۶۹، نروژ به کشف بزرگی دست یافت: ذخایر عظیم نفتی در دریای شمال.
- شرکتهای نفتی خارجی بلافاصله وارد شدند، اما دولت نروژ با تجربهای که از مدیریت برقآبی به دست آورده بود، این بار قوانین سختگیرانهای برای کنترل منابع طبیعی وضع کرد.
- برخلاف کشورهایی مثل ونزوئلا که اجازه دادند شرکتهای خارجی ثروت نفتی را غارت کنند، نروژ برای حداکثر کردن منافع ملی خود دست به کار شد.
چالش بیماری هلندی
نروژ با درک خطر بیماری هلندی، یعنی تضعیف صنایع داخلی به دلیل وابستگی به منابع طبیعی، اقدامات پیشگیرانه انجام داد.
- بیماری هلندی زمانی رخ میدهد که افزایش صادرات منابع طبیعی موجب افزایش ارزش پول ملی شده و در نتیجه، کالاهای وارداتی ارزانتر و تولیدات داخلی غیررقابتی میشوند.
سیاستهای هوشمندانه دولت نروژ
۱. تأسیس صندوق ثروت ملی
در سال ۱۹۹۰، دولت نروژ با هدف جلوگیری از تورم و وابستگی به نفت، صندوق ثروت ملی را تأسیس کرد.
- ۸۵ درصد درآمدهای نفتی نروژ به این صندوق واریز میشود و فقط ۳ درصد از سود سالانه صندوق صرف بودجه دولت میشود.
- این صندوق امروز به ارزش ۱.۵ تریلیون دلار رسیده و بزرگترین صندوق ثروت ملی جهان است.
۲. سرمایهگذاری خارجی و کنترل تورم
نروژ اجازه نمیدهد پول صندوق در اقتصاد داخلی سرمایهگذاری شود، زیرا این کار موجب تورم و بیثباتی اقتصادی میشود.
- بهجای آن، درآمدهای نفتی در سهام شرکتهای خارجی و داراییهای بینالمللی سرمایهگذاری میشود.
۳. شفافیت و مبارزه با فساد
توزیع قدرت سیاسی و دموکراسی پایدار در نروژ مانع از سوءاستفاده از منابع نفتی شد.
- دولت نروژ از ابتدا شفافیت مالی را سرلوحه کار خود قرار داد و ساختار نظارتی قوی برای مدیریت منابع ایجاد کرد.
۴. تنوع اقتصادی و توسعه پایدار
نروژ به نفت به عنوان موتور اصلی اقتصاد نگاه نکرد.
- آنها از درآمد نفت برای سرمایهگذاری در آموزش، بهداشت و زیرساختها استفاده کردند و سایر صنایع مولد مانند حمل و نقل و فناوری را توسعه دادند.
مقایسه نروژ با کشورهای نفتخیز دیگر
ونزوئلا: بزرگترین ذخایر نفتی، بدترین مدیریت
- ونزوئلا با داشتن بزرگترین ذخایر نفتی جهان، به دلیل فساد و سوءمدیریت دچار ابرتورم و بحران اقتصادی شد.
ایران: بیماری هلندی و تورم مزمن
- از دهه ۵۰ شمسی، ایران با تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد داخلی دچار تورم مزمن و صنعتزدایی شد.
- صندوق توسعه ملی ایران به ازای هر نفر فقط ۱۰۰۰ دلار دارایی دارد که در مقایسه با ۲۷۰٬۰۰۰ دلار نروژ بسیار ناچیز است.
درسهایی از نروژ برای ایران
۱. کنترل درآمدهای نفتی: بهجای خرج کردن بیرویه درآمد نفتی، باید آن را در صندوقهای مستقل سرمایهگذاری کرد.
۲. مبارزه با فساد: توزیع قدرت و شفافیت مالی مانع از سوءاستفاده از منابع ملی میشود.
۳. تنوع اقتصادی: وابستگی به نفت باید کاهش یافته و سرمایهگذاری در صنایع دیگر افزایش یابد.
۴. مدیریت دموکراتیک: دموکراسی پایدار مانع از سیاستزدگی و تصمیمگیریهای کوتاهمدت میشود.
نفت؛ یک فرصت یا یک نفرین؟
نروژ ثابت کرد که با مدیریت صحیح، نفت میتواند به رونق پایدار و رفاه عمومی منجر شود. در مقابل، کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا نشان دادند که سوءمدیریت و فساد میتواند منابع طبیعی را به یک نفرین تبدیل کند.
نروژ امروز یک الگوی موفق جهانی است که با سرمایهگذاری هوشمندانه و آیندهنگری توانست از طلای سیاه برای ساختن آیندهای روشن استفاده کند.
دیدگاهتان را بنویسید